درصورتی که کسی ادعا کند که تبرک کشف کردن با توحید مسجد سجاد مشهد در عبادت ، منافات داراست ، ادعایش باطل می باشد چراکه عبادت به معنای خضوع و خشوع هست و حقیقت عبادت این میباشد که خشوع و فروتنی در لفظ یا کار ، بی شک به اینکه شخصی که برای او خضوع میشود ، خالق و ربّ و صاحب و مالک جود داشته باشد و این از شؤون الوهیت است. لذا در صورتیکه خشوع در غیر این مورد باشد، انواع ندارد؛ چه اینکه در آیه 34 سوره اسراء خداوند ملائکه را امر به سجود بر آدم امر کرده، آیا می توان ذکر کرد پروردگار ملائکه را به بی دینی در عبادت دستور کرده ؟ و آیا می شود اظهار کرد خداوند والدین را برای خودش سهیم قرار کرده؟ هیچ زمان.
رابعاً : از لحاظ عقلی، تبرک یافت کردن احترام و تکریم محسوب می شود و نوعی شغل با تقوا در آن نهفته می باشد؛ بدین ترتیب این قاعده عقلی را میشود در مراجعه به عموم مردم در سطح فقیه به دست آورد . حتی برخی از مردمی که مسلمان یا اهل کتاب هم نیستند ، نسبت به بزرگانشان چنین احترام میگذارند تا حدی که برخی از شی ها مربوط به فلان رهبرشان را به قصد تبرک نگه داری می کنند و حتی با قیمتهای سنگین به فروش میرسانند.
در نقطه نهایی بایستی اعلامکرد بوسیدن رزرو مسجد سجاد مشهد دست فرستاده ،امام ،معلم و والدین یا بوسیدن قرآن و کتب فقاهتی یا ضریح قبور اولیای الهی و سایر اثرها مرتبط با آنان ، عبادت نیست بلکه تعظیم و تکریم آنهاست .
پس خضوع و خشوع به انگیزه تکریم اولیاء آفریدگار عقلاً و از لحاظ دینیً نیکو بوده و وسیله ای برای ابراز محبت و دوستی با بندگان پروردگار می باشد .
مفهوم قسم به غیر پروردگار
در زیارت مشاهد مشرفه به چشم می خورد که انسانها پروردگار را به حق مالک قبر عهدوپیمان میدهند و یا اینکه در امور روزمره به غیر پروردگار عهد میخورند. این عمل با توحید و روحیه ی یکتا پرستی هیچ منافاتی ندارد و آنهایی که بهاین نوع عهد ها گونه های گرفتند به اصول قرآنی و روائی مراجعه نکرده اند .
در حالتیکه گفته گردد خدایا تورا به حق پیامبر الله (ص) یا حق معصوم (ع) ، این حق در مقابل آفریدگار نیست. بلکه خواسته از آن، همان منزلت و مقام والایی میباشد که آن ها نزد پروردگار داراهستند . این نوشته ی علمی عین توحید میباشد؛ چرا که خدا در بعضا از موارد ، بنده خود را ذی حق و خود را بدهکار معرفی می کند . برای مثالً در آیه47 سوره روم می فرماید : «کان حقّاً علینا نَصرُالمومنین»، « کمک کردن افراد خداپرست حقی میباشد بر ما».
معبود در قرآن بر آفریده خودش قسم می خورد: قسم به جان رسول ، عهد و پیمان به روان بشر ، عهد و پیمان به قلم ، عهد و پیمان به روز و شب ، قول به ستاره و... پس صحیح نیست که ما بگوییم خداوند سبحان مارا به کفر امر نموده ! استغفر الله .
در روایات معتبر اسلامی هم ذکر شده که بارها فرستاده اسلام و ائمه هدی به جان خودشان عهد و پیمان خورده اند . در این راستا برخی از منتقدانِ نا مطلع پا را فراتر نهاده اند و میگویند: چرا آدرس مسجد سجاد مشهد می گوئید ، عبدالنبی ، عبدالحسین و یا عبدالرضا پاسخ اینکه : باید به معنای مخلوق مراجعه کرد . برای این کلمه و واژه چهار معنی ذکر کرده اند :
1- بنده به معنای عبودیت و مخلوق تکوینی یعنی همه مخلوقات پروردگار و عبد آفریدگار میباشند .
2- عبد و بنده در مقابل حرّ . در قرآن هم نام برده هست . الحرّ با لحرّ ، العبد بالعبد . و در غزوات صدر اسلام هنگامی که اسیر می گرفتند در صورتی مرد بود به آن« بنده» می گفتند در مقابل» حرّ »و در صورتیکه زن بود به آن« اَمه» می گفتند .
3- عبد اخلاقی و تشریفاتی: بعضی از باب لطف و احترام به دیگری می گوییند من عبد و بنده توام و این به معنای عبد تکوینی نیست . امیر المومنین علی (ع) فرمود :« مَن عَلَّمنی حّرفاً فَقد سیّرنی عبدا ».
4- عبد و بنده به معننای فرمانبردار: یعنی من مطیع و رهرو و یا امام حسین(ع) پیامبر هستم .
بنابراین آنهایی که اینگونه می گویند شماره تلفن مسجد سجاد مشهد در حالتیکه کمی در متون دینی دقت کنند.
درصورتی که کسی ادعا کند که تبرک کشف کردن با توحید مسجد سجاد مشهد در عبادت ، منافات داراست ، ادعایش باطل می باشد چراکه عبادت به معنای خضوع و خشوع هست و حقیقت عبادت این میباشد که خشوع و فروتنی در لفظ یا کار ، بی شک به اینکه شخصی که برای او خضوع میشود ، خالق و ربّ و صاحب و مالک جود داشته باشد و این از شؤون الوهیت است. لذا در صورتیکه خشوع در غیر این مورد باشد، انواع ندارد؛ چه اینکه در آیه 34 سوره اسراء خداوند ملائکه را امر به سجود بر آدم امر کرده، آیا می توان ذکر کرد پروردگار ملائکه را به بی دینی در عبادت دستور کرده ؟ و آیا می شود اظهار کرد خداوند والدین را برای خودش سهیم قرار کرده؟ هیچ زمان.
رابعاً : از لحاظ عقلی، تبرک یافت کردن احترام و تکریم محسوب می شود و نوعی شغل با تقوا در آن نهفته می باشد؛ بدین ترتیب این قاعده عقلی را میشود در مراجعه به عموم مردم در سطح فقیه به دست آورد . حتی برخی از مردمی که مسلمان یا اهل کتاب هم نیستند ، نسبت به بزرگانشان چنین احترام میگذارند تا حدی که برخی از شی ها مربوط به فلان رهبرشان را به قصد تبرک نگه داری می کنند و حتی با قیمتهای سنگین به فروش میرسانند.
در نقطه نهایی بایستی اعلامکرد بوسیدن رزرو مسجد سجاد مشهد دست فرستاده ،امام ،معلم و والدین یا بوسیدن قرآن و کتب فقاهتی یا ضریح قبور اولیای الهی و سایر اثرها مرتبط با آنان ، عبادت نیست بلکه تعظیم و تکریم آنهاست .
پس خضوع و خشوع به انگیزه تکریم اولیاء آفریدگار عقلاً و از لحاظ دینیً نیکو بوده و وسیله ای برای ابراز محبت و دوستی با بندگان پروردگار می باشد .
مفهوم قسم به غیر پروردگار
در زیارت مشاهد مشرفه به چشم می خورد که انسانها پروردگار را به حق مالک قبر عهدوپیمان میدهند و یا اینکه در امور روزمره به غیر پروردگار عهد میخورند. این عمل با توحید و روحیه ی یکتا پرستی هیچ منافاتی ندارد و آنهایی که بهاین نوع عهد ها گونه های گرفتند به اصول قرآنی و روائی مراجعه نکرده اند .
در حالتیکه گفته گردد خدایا تورا به حق پیامبر الله (ص) یا حق معصوم (ع) ، این حق در مقابل آفریدگار نیست. بلکه خواسته از آن، همان منزلت و مقام والایی میباشد که آن ها نزد پروردگار داراهستند . این نوشته ی علمی عین توحید میباشد؛ چرا که خدا در بعضا از موارد ، بنده خود را ذی حق و خود را بدهکار معرفی می کند . برای مثالً در آیه47 سوره روم می فرماید : «کان حقّاً علینا نَصرُالمومنین»، « کمک کردن افراد خداپرست حقی میباشد بر ما».
معبود در قرآن بر آفریده خودش قسم می خورد: قسم به جان رسول ، عهد و پیمان به روان بشر ، عهد و پیمان به قلم ، عهد و پیمان به روز و شب ، قول به ستاره و... پس صحیح نیست که ما بگوییم خداوند سبحان مارا به کفر امر نموده ! استغفر الله .
در روایات معتبر اسلامی هم ذکر شده که بارها فرستاده اسلام و ائمه هدی به جان خودشان عهد و پیمان خورده اند . در این راستا برخی از منتقدانِ نا مطلع پا را فراتر نهاده اند و میگویند: چرا آدرس مسجد سجاد مشهد می گوئید ، عبدالنبی ، عبدالحسین و یا عبدالرضا پاسخ اینکه : باید به معنای مخلوق مراجعه کرد . برای این کلمه و واژه چهار معنی ذکر کرده اند :
1- بنده به معنای عبودیت و مخلوق تکوینی یعنی همه مخلوقات پروردگار و عبد آفریدگار میباشند .
2- عبد و بنده در مقابل حرّ . در قرآن هم نام برده هست . الحرّ با لحرّ ، العبد بالعبد . و در غزوات صدر اسلام هنگامی که اسیر می گرفتند در صورتی مرد بود به آن« بنده» می گفتند در مقابل» حرّ »و در صورتیکه زن بود به آن« اَمه» می گفتند .
3- عبد اخلاقی و تشریفاتی: بعضی از باب لطف و احترام به دیگری می گوییند من عبد و بنده توام و این به معنای عبد تکوینی نیست . امیر المومنین علی (ع) فرمود :« مَن عَلَّمنی حّرفاً فَقد سیّرنی عبدا ».
4- عبد و بنده به معننای فرمانبردار: یعنی من مطیع و رهرو و یا امام حسین(ع) پیامبر هستم .
بنابراین آنهایی که اینگونه می گویند شماره تلفن مسجد سجاد مشهد در حالتیکه کمی در متون دینی دقت کنند.